Web Analytics Made Easy - Statcounter

شهری آنلاین، شقایق عرفی‌نژاد: مغازه خودکشی نوشته ژان تولی، نویسنده فرانسوی، زمانی را تصور کرده که آمار خودکشی به شدت افزایش یافته است. در این میان خانواده‌ تواچ در مغازه‌ای تمامی‌ امکانات خودکشی را فراهم کرده‌اند. از طناب دار تا نابودکننده‌ترین ویروس‌ها. آن‌ها یک مغازه خودکشی دارند که سر درش این شعار را نوشته‌اند: «آیا در زندگی شکست خورده‌اید؟ لااقل در مرگ‌تان موفق باشید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

». این نمایش نوشته و کار حسین پورخلیلی است. او خواننده و بازیگر هم هست و مغازه خودکشی اولین کارگردانی تئاتر اوست. با او در باره این اجرا صحبت کردیم:

اولین تجربه کارگردانی تان چطور بود؟

این اولین تجربه کارگردانی من به شکل رسمی ‌بود. پیش از این در چند جشنواره مثل جشنواره کار و تلاش و جشنواره‌های استانی اجرا داشتم. یکی از سختی‌های این کار هماهنگی افراد است. به خصوص اگر حرفه‌ای باشند و در کارهای مختلف حضور داشته باشند. این که یک گروه را با یکپارچه کنید و در یک مسیر بیندازید تا یک اثر ساخته شود، به نظرم   سخت‌ترین کار بود. ولی برایم تجربه بسیار خوبی بود. در ضمن از قبل کاری را تمرین کرده بودیم که نیمه مانده بود و به موازات این نمایش، آن کار را هم تمرین می کردیم. نمایشی به اسم شیتل که از همین پنجشنبه در همین سالن شماره ۳ شهرزاد اجراهایش شروع می شود.

مغازه خودکشی یکی از پرفروش‌ترین رمان است که در این مدت منتشر شده است. چه شد که این کتاب را برای اقتباس و اجرا انتخاب کردید؟

من یک بار یک اجراخوانی از این کار دیدم و خیلی آن را دوست داشتم. حس کردم پارادوکس‌های عجیبی در آن هست و حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. فکر کردم می‌شود آن را به مسائل روز جامعه تعمیم داد و از یک دریچه تازه به مسائل نگاه کرد.

در پروسه تبدیل به نمایشنامه چقدر کتاب را تغییر داده‌اید؟

در این پروسه یک سری از مشتری‌های مغازه به شخصیت‌هایی تبدیل شدند که به‌روز هستند و ممکن است تماشاگر آنها را بشناسد. چون دیالوگ‌هایی گفته می‌شود که آن کاراکتر را قابل درک می‌کند. یکی دیگر از تغییراتی که دادیم تبدیل شخصیت آلن به آلنه بود. یعنی این شخصیت را از پسر به دختر تغییر دادیم.

چرا این اتفاق افتاد؟ چرا این شخصیت را از پسر به دختر تغییر دادید؟

چون بازیگر پسر مناسب در آن زمان پیدا نکردیم. یعنی بازیگری که در این سن و سال باشد برای این نقش مناسب باشد و بتواند در ۲ ماه تمرین‌ حضور داشته باشد، نبود. بنابراین از یک بازیگر دختر که این شرایط را داشت، استفاده کردیم. به نظرم طبیعی هم هست. چون هرکس از دریچه نگاه خودش کتاب را می‌خواند. ما هم می‌خواستیم کار را به سرانجام برسد و به همین دلیل با یک سری تغییرات این کار را انجام دادیم.  به نظرم اتفاق خوبی هم بود و بازیگرش هم خیلی خوب در نقش جا افتاد. اما شخصیت‌های دیگر همان شخصیت‌های کتاب هستند. تغییر دیگر این بود که کار را به شدت فانتزی نزدیک کردیم و میزان کمدی‌اش را بیشتر کردیم تا سلیقه‌های متعدد را راضی کند. ممکن است این کار مورد نقد واقع شود، ولی گروه سازنده یک نمایش با هزینه‌های بالایی که اجرای یک تئاتر به دنبال دارد، باید خیلی حواسش به فروش باشد. این یک واقعیت است و نمی‌شود از آن فرار کرد. باید جنبه مالی کار و سلیقه‌های مختلف را در نظر گرفت. ما هم سعی کردیم از سلیقه‌های مختلفی که در گروه بیست سی نفره خودمان بود، استفاده کنیم. جاهایی حتی برخلاف میلم این کار را کردم چون فکر کردم شاید سلیقه خیلی از تماشاگران هم همین باشد.

نظرات کسانی که کتاب را خوانده اند، در باره نمایش چیست؟

نظرات جالب و متفاوتی داشتند. یک سری به شدت از این که فضای تاریک و تلخ مغازه در کتاب، در این نمایش تبدیل به یک فضای فانتزی شده و حتی تماشاگر جاهایی قهقهه می‌زند، تعجب کردند. عده ای هم در برابر این موضوع گارد داشتند و می‌گفتند که چرا این کار را کردید؟ ما دوست داشتیم همان چیزی را که در کتاب بود، می‌دیدیم. در صورتی که به نظر من این کار اشتباه است.

در دوران دانشگاه یادم است یکی از استادانمان، یک خط داستانی به ما داد و گفت هر کدام یک دکوپاژ برای این خط داستانی بنویسید. در انتهای کلاس ۱۵ داستان متفاوت با نگاه‌های مختلف نوشته شد که هیچکدام شبیه دیگری نبود. این نشاندهنده سلایق مختلف است. علاوه بر آن باید نگاه اکثریت را هم در نظر گرفت. من فکر می‌کنم کسانی که مخالفند کار از قالب اصلی خودش خارج نشود، انگشت شمارند. بنابراین من کاملا از این که با سلیقه خودمان کار را ساختیم رضایت دارم. این کتاب چند بار تبدیل به نمایش شده که درست مثل کتاب پیش رفته‌اند. فیلم‌های این اجراها را که دیدم دوست نداشتم. دوست داشتم کار جدیدی بکنم.

کد خبر 785416 منبع: همشهری آنلاین

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: مغازه خودکشی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۰۳۳۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است

روزنامه اعتماد- بهاره شبانکارئیان- طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفت‌وگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیری‌های مکرر و چندین روزه‌ام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفته‌های دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبت‌های مصاحبه‌شونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم می‌دانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پرونده‌ای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.

«ما مطمئن هستیم و می‌دانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبت‌های دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است...؛ و این در حالی است که تصویری از حلق‌آویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان می‌دهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمی‌کند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانه‌ها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانه‌ها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.

مرکز اطلاع‌رسانی پلیس نیز در اطلاعیه‌ای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بی‌جان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافته‌های پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشته‌ای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»

با این حال و با گذشت یک‌سال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است.

پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفت‌وگویی داشته باشد.


پدرم می‌دانست

چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید

دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه می‌گوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال می‌شناخت ویلا اجاره می‌کرد و به شمال می‌رفت، چون می‌خواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا می‌رفت؛ یعنی اولین‌بار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرار‌های مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبه‌رو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»

او در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگ‌شان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده، نیز می‌گوید: «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت می‌خواهد به تهران برود تا بخشی از موزیک‌ها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرار‌های مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم می‌شد، اشاره کردم و از تلفن‌ها و پیام‌هایی که مربوط به همین قرار‌های کاری می‌شد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتاب‌هایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتاب‌های او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصت‌طلبی بود و ما نمی‌دانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران می‌شناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتاب‌ها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمی‌رسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قرارداد‌ها را برای‌مان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتاب‌های دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتاب‌ها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت می‌خواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که می‌خواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیه‌کننده برخی سکانس‌ها را حذف کرد و تغییر داد.»

دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز می‌گوید: «عمه‌ام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچ‌وجه درست نیست.» ....


۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشته‌ای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشته‌ای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانواده‌اش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسی‌های اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاع‌رسانی می‌شود.»

این در حالی است که تاکنون و با گذشت یک‌سال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.

۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاری‌ها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام می‌گرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم می‌کرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبت‌ها، مسیج‌ها و ویس‌های پدرم در ساعت‌های آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم می‌گیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیب‌دیده حلق‌آویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»

پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...



دیگر خبرها

  • موافق اجرای نمایش در سالن‌های خصوصی نیستم/ اقتصاد تئاتر رضایت‌بخش نیست
  • رقابت ۱۰ گروه در جشنواره هنر‌های نمایشی کودک و نوجوان آذربایجان غربی
  • یک هشدار دیگر درباره «سنگلج» و شروع «جادوی شهرزاد»
  • نگاهی به مسائل اجتماعی و فرهنگی در مجموعه «خط روی خط»
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
  • آغاز نوزدهمین جشنواره هنر‌های نمایشی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
  • گروه های جشنواره هنرهای نمایشی مازندران معرفی شدند
  • معرفی گروه‌های راه یافته به مرحله استانی جشنواره هنر‌های نمایشی
  • گفتگو با نویسنده و بازیگر نمایش‌های طنز رادیو